spacer

انجمن گلهای سرخ

spacer ***کارگران جهان متحد شوید *** -------- ------ برای آزادی زندانیان سیاسی کوشش کنید - - - - انقلاب راه نجات انسانها از کثافات نطامهای کهنه است ----- بگذار طبقات حاکمه در مقابل انقلاب کمونيستی بر خود بلرزند. پرولتاريا در اين ميان چيزي جز زنجيرهاي خود را از دست نميدهد، ولي جهاني را بدست خواهد آورد.

Wednesday, June 22, 2011

غزل زمانه

نغمه در نغمه ی خون غلغله زد، تندر شد

زمين رنگ دگر، رنگ زمان ديگر شد

چشم هر اختر پوينده که در خون مي گشت برق خشمي زد و بر گرده ی شب خنجر شد

شب خودکامه که در بزم گزندش، گل خون زير رگبار جنون، جوش زد و پرپر شد

بوسه بر زخم پدر زد لب خونين پسر آتش سينه ی گل، داغ دل مادر شد

روی شبگیر گران ماشه ی خورشید چکید کوهی از آتش و خون موج زد و سنگر شد

آنکه چون غنچه ورق در ورق خون مي بست شعله زد در شفق خون، شرف خاور شد

آن دلاور که قفس با گل خون مي آراست لب آتشزنه آمد، سخن اش آذر شد

آتش سينه ی سوزان نوآراستگان تاول تجربه آورد، تب باور شد

وه که آن دلبر دلباخته، آن فتنه ی سرخ رهروان را ره شبگير زد و رهبر شد

شاخه ی عشق که در باغ زمستان مي سوخت آتش قهقهه در گل زد و بارآور شد

عاقبت آتش هنگامه به ميدان افکند آنهمه خرمن خونشعله که خاکستر شد



سعيد سلطانپور را چه كسي اعدام كرد. چرا خون سرخ سعيد بر خاك اين سرزمين جاري شد. جمهوري اسلامي چرا از سعيد وحشت داشت. سلاح سعيد چه بود. قلم و كتاب هايي پر از شعر و داستان و نمايشنامه. اين ها چقدر وحشت آور است براي ارتجاع و سرمايه داري. آري خون سعيد براي از بين رفتن آگاهي ريخته شد. نه به خاطر كمونيست بودن. نه به خاطر فدايي خلق بودن. كه سعيد يك كمونيست و فدايي خلق بود و تا ابد باقي خواهد ماند. اما مهم تر از آن سعيد يك انسان آگاه بود كه آگاهي هم مي بخشيد و اين خطر ناك بود


spacer
powered by blogger