گرانی همچون سیاهی شب است بر پیکر انسان
نه نوری
نه پولی
چه هم وزن
و هزار هزار کار ناتمام
و یک جیب خالی و هزار کیف پر از دفترچه های قسط وام
یکی برای مسکن
یکی برای ازدواج
یکی برای خودرو
یکی برای لوازم خانه
یکی برای زنده بودن
و تنها تو را نقد در کنارم دارم
تو با من هر روز آب می شوی و باز دوباره آب تر می شوی
آیا یکی هست که صدایی را بشوند و بگوید نشنیده ام
آری هست
در این وطن
هزاران صدا هست که شنیده نمی شود
یکی مال من است
ما بی صدا ترین صدا و آواها هستیم
باور می کنی رفیق
گوش بده
باور می کنی رفیق
گوش به دیوار همسایه ها بسپار
اینجا هیاهوی سکوت است که جاری شده در رگ شب و روز
در این وطن
صدای سکوت رضایت بیداد می کند
باور می کنی ای رفیق