spacer

انجمن گلهای سرخ

spacer ***کارگران جهان متحد شوید *** -------- ------ برای آزادی زندانیان سیاسی کوشش کنید - - - - انقلاب راه نجات انسانها از کثافات نطامهای کهنه است ----- بگذار طبقات حاکمه در مقابل انقلاب کمونيستی بر خود بلرزند. پرولتاريا در اين ميان چيزي جز زنجيرهاي خود را از دست نميدهد، ولي جهاني را بدست خواهد آورد.

Wednesday, June 15, 2005

چرا نه به انتخابات

پس ازجلسات متعددکه اعضاي انجمن برگزارکردند وبررسي کارنامه نامزدها وبرنامه هاي آنان، درجمع بندي نهايي نظرات ، علل عدم شرکت در انتخابات نهمين دوره رياست جمهوري و راهکارهاي آينده مورد تدوين قرار گرفت.

انتخابات يک لغت
ما شيفته انتخابات نيستيم . در مسير دستيابي به جامعه دموکراتيک انتخابات يک ابزار است. اگر نحوه درست استفاده از آن وجود نداشته باشد هيچ اصراري به مزه کردن شيريني لغت انتخابات نيست. رژيم با داغ جلوه دادن تنور انتخابات سعي دارد مردم را به تشکيل صف عريض و طويل نان وادار سازد و در بوق و کرنا کند که من عجب نان رساني هستم. اما در اين تنور داغ هيچ ناني براي ملت پخته نخواهد شد. اين نان ها قبلا پيش فروش شده اند براي خودي ها و وابسته ها و آنهايي که از اول در صحنه بوده اند.

مروري برنامزدهاي رياست جمهوري
از ميان 1014 کانديد 6 نفر و بعد با سفارشات ولايت فقيه دانا 2 نفرديگر از غربال تنگ شوراي نگهبان عبورکردند. اين گزينش کاملا غير منطقي ومصلحتي وآن سفارش سئوال برانگيز خود گواه محکمي بر بي ارزش بودن انتخابات است اما بد نيست کارنامه هشت کانديد باقيمانده که حتما از خودي ها هستند را نيز مرور کنيم.
1- آقاي معين : شبه آخوند - پرچمدار اصلاحات و مهره جبهه مشارکت - اما محمد رضا خاتمي گفته او خاتمي 2 نمي شود حال بماند که خاتمي يک هم غير حرف کاري نکرد حالا دومي مارک اصل هم ندارد چه شود. دانشجويان دانشگاه شيراز در سال 60 الي 61 بهتر مي دانند که او چه کاره است. نماينده مردم شيراز( اولين دوره مجلس61-63 ) و تهران (سومين دوره مجلس67-68 ) و اصفهان (پنجمين دوره مجلس76 ) و 10 سال وزارت علوم و در آخر مشاور رييس جمهور بوده است ضمن اينکه هم زمان سمتهاي مختلف ديگري هم داشته است. آيا دراين سالها کاري را تا پايان انجام داده است که حالا قرار است اصلاحاتي را پيش ببرد. بهتر نيست اين آقا برود مطبش را بچرخاند چرا که اصول اوليه اصلاحات را هم با قبول پارتي بازي زير سئوال برده است آن هم چه پارتي دست و پا کرده است؟؟ ( در مورد اين آبرو ريزي بيشتر خواهيم گفت)
2- آقاي رفسنجاني: پدر خوانده ، سردمدار مافياي قدرت و ثروت – پدرآقا زاده ها را همه خوب مي شناسند فقط براي يادآوري بگوييم باني ادامه يافتن جنگ و کشتار جوانان اين مرز و بوم همين آيت الله افتخاري است.
3- آقاي قاليباف : پاسدار - نوچه محسن رضايي – شيک پوش امروز؟؟؟ و فرمانده 19 ساله !!! ديروز و حتما خيلي ها را روي مين فرستاده است تا راه کربلا نزديک تر شود. برادر ايشان از لات ها و يکه بزنهاي طرقبه است البته فقط برادر نزديک ايشان حسن اقا بوده است (مورم ببر مدرسه) . 22 سالگي فرمانده لشگر پنچ نصرخراسان بوده است اما با چه مدرک و درجه اي!!! و بعد فرمانده قرارگاه سپاه وسال 76 فرمانده نيروي هوايي سپاه و موسس هوانيروز سپاه براي سرکوبي حرکتهاي اعتراضي قومي و ناگهان با دگرگيسي تبديل به دکتر و استاد دانشگاه و از پاسداري به خلباني تکامل مي يابد. و امروز مي خواهد رياست جمهوري را تجربه کند انگار همه ي سرمايه هاي مملکت گرد هم آمده اند تا آقا ترقي کند حال با رابطه شده يا سهميه و واسطه مهم نيست.
4- آقاي رضايي : پاسدار – نوچه رفسنجاني - فرمانده سپاه پاسداران انقلاب اسلامي ، مخوف ترين نهاد سرکوب آزاديخواهان پس از پيروزي انقلاب . چهره خشن ديروز و فدراتيوکن امروز. شريک و يار وياور رفسنجاني و مصلحت نظام چي . کسي که مي خواهد با دولت مردمي و پر کردن شکاف و مشارکت اقوام ( انگار فراموش کرده است سرکوب کرد و ترکمن و ماجراي گنبد را) همه چيز را بترکاند تا موج بي قرار سوم امکان رشد پيدا کند. از بي عدالتي هم مي رنجد اما دربرنامه خصوصي سازي دولت سهامدار چند کارخانه هم شده است.
5- آقاي کروبي : خانه زاد خميني – سالهاي زيادي در حج خدمت کرده ! و ثروت برده است حساب 100 امام همان حساب کروبي بوده است. برادرش واسطه ايران براي خريد اسلحه از کشورهاي اروپايي و آمريکا در زمان جنگ بوده است که بعد از مرگ خميني به جرم خيانت به نظام ، ظاهرا به آمريکا فرار کرده است. دوره هاي مختلف نماينده مجلس و رييس مجلس بوده است و آخر هم رييس مجلس ششم که مجلس اصلاحات!؟ نام داشت. اگراز آن مجلس اصلاحاتي غير از حذف بيمه کارگران کارگاههاي کوچک حرکتي ديده ايد ودر آنجا قانوني دموکراتيک تصويب شده است اين آقا هم اصلاح طلب است. فراموش نشود در دزديهاي بنياد هم ناغافل مشارکت کرده است. از شهرام جزايري هم به اصرار پولکي گرفته است البته بدون اينکه امتيازي بدهد. قرار است پول نفتي که خميني و آخوندها در انقلاب قولش را به ملت داده اند، اينک به ملت بدهد.
6- آقاي لاريجاني : پاسدار – داماد مطهري کسي که در ابتداي انقلاب با جمهوري دموکراتيک به جاي جمهوري اسلامي شديدا مخالفت کرد. آنقدر که رابطه اش با انگليس خوب است مي گويند سريال کيف انگليسي را براي او ساخته اند. از فرماندهان دوران جنگ وبعد رياست صدا و سيما . استاد در حرافي و تبليغات. پوشش خبري فاجعه 18 تير ايشان نشانه دموکرات مآبي ايشان است.
7- آقاي احمدي نژاد : پاسدار – خيلي علاقه دارد خودش را به رجايي بمالد حالا بماند که آن هم خودش مرد فسيلي بود. با کمک سهميه هاي رزمندگان و به ياري خدا امروز دکتر است و استاد دانشگاه. استاندار اردبيل بوده وبعد از آباداني آنجا اينک شهردار تهران و در اين سمت حقوق نمي گيرد ولي از سمتهاي ديگر کمي حقوق مي گيرد. ناراحت است چرا نمايندگان مجلس بيشتر از کارمندان حقوق مي گيرند.
8- آقاي مهر عليزاده : پاسدار – آن زمان که استاندار خراسان بوده سر دسته قاچاق بنزين به افغانستان بوده است.فيلم تبليغاتي اش بازار خنده است. دولت رفاه مي سازد اما آنقدر خرد و حقير است که نيازي به نقد ندارد.

همه نامزدها از بدو قدرت گيري رژيم جمهوري اسلامي از سران حکومت بوده اند. پنج نفر پاسدار ، دو تا آخوند و يکي شبه آخوند. اما امروز در برنامه ها و سخنرانيها مدام داد سخن در مي دهند که قبلا مديريت صحيح و کارآمد وجود نداشت است و در گذشته چنين و چنان کرده اند و دريغ ودرد که همه اشتباه بوده است و همه به بدي وضعيت اقتصادي و اجتماعي و فرهنگي هم صحه مي گذارند، آنچه روشن است آنها خود را نفي مي کنند. همه آنها در سالهاي گذشته پستهاي کليدي داشته اند و جزئي از کل نظام بوده اند اما امروز با هدف رييس جمهور شدن حاضرند با هر سازي برقصند و خيلي دموکرات ماب و خيلي مدير و مدبر شده اند و ازبي عدالتي خشمگين مي شوند اما مطمئن باشند نمي توانند شعور يک ملت را به بازي بگيرند اين را فراموش نکنيم، آنها همان گرگها هستند که اينک در لباس گوسفندان ظاهر گشته اند. وقتي خود آنها شرايط امروز را نامناسب مي دانند با وجود آنکه يک گوشه از اين رژيم را در دست داشته اند چه لزومي دارد ما به آنها اعتماد کنيم. مگر آنکه در صحت عقل خود شک کنيم. آنچه که مردم در طي اين سالها با پوست و خونشان لمس کرده اند آن است که در ايران پستها عوض مي شوند نه اسمها آيا باز هم بايد انتظار تحولي را داشت. گاهي رييس جمهور ، گاهي رهبر ، گاهي رييس مجلس ، گاهي نماينده مجلس ، گاهي مصلحت نظام و زماني ديگر وزير و پستهاي لشکري و کشوري و ...

چرا نه به انتخابات
اگر کسي درراي دادن و ندادن مانده است بي شک در دل بستن به اصلاح طلبان و عدم موفقيت راستيها مانده است اما پرچمدار اصلاحات که با سفارش خامنه اي (ولايت فقيه سمبل ديکتاتوري) از فيلتر عبور کرده است در آغاز کاربدون اينکه به اصول اصلاحات پاي بند باشد اين پارتي بازي علني را پذيرفت. اين مدعيان اصلاحات بجاي مبارزه با فاکتورهاي استبداد از تبعيض به نفع خود استقبال کردند و با تشکيل جبهه فراگير دوستان قديمي و خودي هاي هميشگي را به کمک گرفته ساز تازه اي را کوک کرده اند وادعاهاي ماههاي قبل ( گفته بودند: با انتخابات به سياق سابق و با نظارت استصوابي مخالفيم) را فراموش کرده اند. البته ملي مذهبي ها هم بهتراست بيانيه چند هفته قبل خود را دوباره بخوانند.
کسي که مي خواهد در انتخابات شرکت کند اگر از وابستگان و انصار نيست بايد به روند حداقل کند اصلاحات اميد وار باشد و به اينکه ساختار جمهوري اسلامي اصلاح پذير است شک نکند. اما شايسته است مجلس ششم و 8 سال رياست جمهوري فوق اصلاح طلب شيرين سخن را يادآوري نماييم در همين دوران بود که بسياري از وکلا و فعالين سياسي به زندان افتادند و هنوز در شرايط سخت زندان هستند. آيا رييس جمهور جديد مي تواند با مجلس هفتم ، ولايت فقيه ، شوراي نگهبان و تشخيص مصلحت نظام و خلاصه کلام با اين همه ابزارهاي غير دموکراتيک به اصلاحات برسد. ؟! خوش بين بودن خوب است اما به بازي گرفته شدن مجدد بسيار مضحک خواهد بود.
شرکت در انتخابات يعني بازگشت به عقب . بازگشت به 8 سال پيش و تجربه کردن يک تجربه تکراري. اين آزاديهاي اندک بدست آمده پس از 26 سال حکومت رعب و وحشت مديون اصلاح طلبان نيست بلکه بر پايه استقاومت و پايداري مردان و زنان ايران است. آناني که اينک در خاک آرميده اند يا در زندان ها اسيرند ويا در غربت بسر مي برند. اصلاح طلبان فقط هوشيار تر از راستيها هستند و نهايت تلاش خود را در پايدار نگه داشتن رژيم مقدس جمهوري اسلامي ( خاتمي بارها اين جمله را تکرار کرده است) بکار مي برند و امتياز هاي داده شده به ملت فقط براي سرپا نگه داشتن رژيم مردم سوار ديني است. آنها فقط جناح راست را لولو نشان مي دهند و خودشان را پري مهربان و با همين سياست هشت سال را سپري کردند و بار خود را بستند. بنابر اين اصلا نگران يک دست شدن جمهوري اسلامي نيستيم چون کاملا ايمان داريم که از آغاز داستان اصلاحات، آنها دو دست نبوده اند که حالا يک دست شوند. چپ و راست ، اصول گرا و سنتي ، همه و همه از يک آخور تغذيه مي کنند. همه التزام به قانون اساسي دارند که ناقض حقوق بشر است.

برنامه فرداي انتخابات
در تحريم انتخابات هدف نشان دادن بايکوت شدن رژيم اسلامي به کشورهاي اروپايي و امريکا نيست بلکه نمايش همبستگي مردمي است که ديگر بطور قاطع نه به کل رژيم آخوندي مردم سوار اسلامي مي گويند و با اين عمل خود نشان مي دهند که بر اين باور هستند که امکان اصلاح نظامي که بر پايه هاي غير انساني استوار است وجود ندارد که تجربه 8 سال گذشته و مجلس ششم نيز آنرا قبلا به اثبات رسانيده است. بطور حتم اين نمايش قدرت همه آمران و عاملان رژيم اسلامي را به پا پس کشيدن بلندي وا خواهد داشت همچون گذشته . تحريم انتخابات سپري است از مبارزه منفي که امکان نفوذ موجهاي فريب کارانه را از بين مي برد. اين همان کاري است که گاندي با انگليسيها انجام داده است.
نکته مشترک در برنامه همه نامزدهاي رياست جمهوري که در جهت داغ کردن تنور انتخابات است بيان بسياري از بي مديريتي ها، کمبودها، بي عدالتي ها، ناکارمدي ها و دزديها است که به دولتهاي قبل نسبت مي دهند و همگي اذعان دارند که وضعيت اقتصادي ، اجتماعي ، سياسي و فرهنگي بسيار نامناسب است.آيا با کاهش چشم گير راي دهنگان نسبت به دوره هاي قبل باز هم رژيم اسلامي مي تواند مدعي شود که 26 سال حکومت مقبولي داشته است و آيا مي تواند در جهت تغيير ساختار خود براي ادامه بقا حرکت نکند. بطور حتم غير از اين نخواهد بود و ملت ايران منتظر همين تغيير ساختار است نه اصلاحات در حرف. در بد ترين شرايط رژيم اسلامي به حاميان خود در جهت حفظ حکومت توجه بيشتري مي کند واين امتيازات باعث افزايش شکاف طبقاتي خواهد شد و رژيم خود بستر مناسب انقلاب را که نظام کهنه را برخواهد انداخت فراهم مي نمايد. مطمئن باشيد با تحريم گسترده انتخابات حداقل بهره بدست آمده تغيير قانون اساسي در سالهاي نزديک آينده خواهد بود.


spacer
powered by blogger